سبک روایی مجموعه داستان کوتاه یکی بود یکی نبود اثر محمّدعلی جمالزاده (با تکیه بر نظریة ژپ لینت ولت)

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

چکیده

چکیده:
داستان کوتاه، روایتِ به نسبت کوتاه خلاّقه­ای است که نوعاً سر و کارش با گروه محدودی از شخصیّت­هاست که غالباً در عمل منفردی شرکت دارند و از طریق وحدت تأثیر بر آفرینش حال و هوا تمرکز می­کنند. یکی بود یکی نبود، اوّلین مجموعة داستان کوتاه در ایران است که به شیوة داستان­نویسی نوین به رشتة تحریر در آمده است. 
      نگاهی به ساختار این اثر نشان می­دهد که نویسنده با استفاده از شگردهای بسیار ابتدایی و ساده، ایـن داستان­ها را خلق کرده است؛ تـا جـایی­که هیچ­گونـه ابـداعی از حیث ساختـار پنـج داستان منتخب به چشم نمی­خورد. برای تحلیل شیوة روایی مجموعة یکی بود یکی نبود از نظریة «ژپ لینت ولت»، منتقد فرانسوی بهره برده­ایم. در شیوة مذکور با توجّـه بـه نـاهمسانی عملی میـان راوی و کنشگر، دو شکل اصلی روایتی تعریف می­شود؛ روایت دنیای داستان ناهمسان و روایت دنیای داستان همسان. هر یک از ایـن بخش­ها، خود قابلیّت تقسیم­بندی به زیرمجموعه­های کوچک­تر را دارد؛ دنیای داستان ناهمسان، به سه گونة روایتی متن­نگار، کنشگر و خنثی و دنیای داستان همسان، به دوگونة روایی متن­نگار و کنشگر تقسیم می­شود.
      از جهت گونة روایی، هر پنج داستان، همسان متن­گرا هستند؛ یعنی نویسنده (مـنِ روایت­کننده) با منِ روایت­شده یکی است. راوی با نگاهی به گذشته به نقل داستان می­پردازد و دوربینِ نگاه خود را همراه با دیگر کنشگران حرکت می­دهد. زاویةدید داستان­های مذکور درونی است و با گونة روایی آن هم­خوانی دارد. طرح داستان­ها نسبتاً محکم است و «درد و دل ملاّ قربان­علی» کامل­ترین روایت را دارد. در مجموع به نظر می­رسد بخش مهمّی از موفّقیّتِ یکی بود یکی نبود، مرهون زبان ساده و گنجینة فرهنگ عامّة آن است و شگردهای داستانی و پیچش­های خاصّ روایتی در این اثر چندان پر رنگ نیست.
 

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Narrative Style in Mohhammadali Jamalzadeh’s Yeki Boud Yeki Naboud (on the basis of Jaap Lintvelt's Theory)

چکیده [English]

Abstract
A “short story” is a rather short tale typically with a limited number of characters where they partake often in a single action and focus on the creation of a certain atmosphere through a unified effect. Yeki Boud Yeki Nabood by Mohammadali Jamalzadeh is the first collection of short stories written in the modern style. A look on the five stories selected here from the collection shows that they are very simple and elementary in structure, so simple that they reveal almost no structural innovation. To offer an analysis of the narrative style of those stories, the present article uses a theory by Jaap Lintvelt who is a French critic. Considering the practical heterogeneity of the narrator and actor in each story, two main narrative forms are defined: narrative with heterogeneous atmosphere and narrative with homogeneous atmosphere. Each of these forms can be divided into minor forms. The heterogeneous narrative has three forms: the text-scriber (where the author or “I” the narrator is the same with “I” the narrated), the actor, and the neutral; while in the homogenous narrative there are only two forms: the text-scriber and the actor. In terms of narration, all the five stories are in the homogenous text-scriber. Looking at the past times of the story, the narrator relates it while he removes his camera along with the other actors. The point of view in the selected stories is introvert which goes with their narrative mode. Their plot structure is solid enough, while “Molla Ghorbanali’s confiding” is the most complete in narration. On the whole, a big part of the success of Yeki Boud Yeki Naboud seems to be a function of its simple language and the treasure of popular culture in which it is rooted. Its narrative techniques are simple, and certain narrative turns are not highlighted in it.

 

کلیدواژه‌ها [English]

  • Keywords: Yeki Boud Yeki Naboud
  • Mohammdali Jamalzadeh
  • Jaap Lintvelt
  • plot
  • Point of View