چهرة زن در ادبیّات معاصر ایران پررنگ و متفاوت از ادبیّات کلاسیک است. بزرگ علوی و علیمحمد افغانی از نویسندگان توانای ادبیّات داستانی معاصر هستند که زن در آثارشان نقش محوری و کانونی دارد. بزرگ علوی در رمان چشمهایش، زن را با شخصیّتی کمابیش متفاوت نسبت به زنان جامعة آن روز وارد داستان کرده است. «فرنگیس» شخصیّت زن برجسته در رمان چشمهایش، از زنان مدرن و بهروز و اغلب آگاه به حقّ و حقوق انسانی خود هستند که با انگیزههای متفاوت و متعدّد وارد فعّالیّتهای سیاسی و اجتماعی میشوند. هرچند بزرگ علوی نگاهی دوقطبی نسبت به زن دارد و جنبههای مرموز و پیشرفتهای از شخصیّت او را نشان میدهد؛ امّا شخصیّت اصلی در داستان او زنی پویا و پرانرژی است که از نقش مادری و همسری دور میشود و نقشهای اجتماعی را میجوید؛ حالآنکه شخصیّت اصلی در داستان علیمحمد افغانی از زنان سنّتی با چارچوبهای محدود است که در جامعة آن روز امری طبیعی بود. «گلعنبر» در رمان شغلم میوة بهشته زنی فقیر، کمتحرّک و ایستا است که شخصیّتی یک حال و کمانرژی را تا پایان داستان با خود دارد. او در جامعه و خانواده مظلوم، مطیع و فقیر است و زندگی را با سختی و بلاتکلیفی میگذراند و این فقر و محدودیت، گاهی او را به کارکردهای منفی میکشاند.