ORIGINAL_ARTICLE
بنمایههای اسطورۀ ایزدگیاهی و ایزدبانوی باروری در افسانۀ سه خواهر و نیلبک
افسانههای اساطیری، آن دسته از افسانههای عامیانه و مردمی را شامل میشوند که محتوای آنها اندیشه و باورهای اسطورهای است. یکی از باورهای اسطورهی که در افسانهها به حیات خود ادامه داده، اسطورۀ باروری است. اسطورۀ باروری، توجیه انسان اسطورهباور از مرگ و تولّد مجدّد سالانۀ گیاهان است. افسانۀ سه خواهر و نیلبک و دیگر روایات آن، از جمله افسانههای اساطیری است که مضمون و محتوای آن را کُنشهای مربوط به خدایان مرتبط با طبیعت در برمیگیرد. پرسش اساسی این جستار این است که آیا ساختار درونی داستان سه خواهر و نیلبک و دیگر روایات این افسانه، بر بنیاد اسطورۀ باروری استوار است؟ روش تحقیق در این جستار بر اساس منابع کتابخانهای و به صورت توصیفی - تحلیلی است. طبق بررسیها، افسانۀ سه خواهر و نیلبک و دیگر روایات این افسانه، از جمله افسانههای اساطیری هستند که مضمون و محتوای آنها را اسطورۀ باروری تشکیل میدهد. مهمترین بنمایههای اسطورۀ باروری که در این روایت افسانهای آمده عبارتند از: حضور ایزدبانوی باروری، کینهتوزی نسبت به ایزدگیاهی، غیبت و مرگ ایزدگیاهی، بزرگ شدن ایزدگیاهی نزد دیگران، روییدن گیاه از خون، آب، به آتش فرو رفتن، قربانی کردن، رستاخیز ایزدگیاهی و ازدواج ایزدگیاهی با ایزدبانوی باروری.
https://rp.razi.ac.ir/article_1479_59f7487d1521746a76122d12a3b296fb.pdf
2020-05-21
1
24
10.22126/rp.2020.3996.1150
اسطورۀ باروری
ایزدگیاهی
ایزدبانوی باروری
سه خواهر و نی لبک
محمد
بهرامی
mmdbahrami1993@yahoo.com
1
کارشناسیارشد ایرانشناسی، دانشکدۀ الهیات و علوم اجتماعی، دانشگاه یزد، یزد، ایران
LEAD_AUTHOR
علی
یزدانی راد
mehr_padin@yahoo.com
2
استاذیارگروه تاریخ، دانشکدۀ الهیات وعلوم اجتماعی، دانشگاه یزد، یزد، ایران
AUTHOR
قرآن کریم.
1
الیاده، میرچا (1372)، رساله در تاریخ ادیان، ترجمهء جلال ستّاری، تهران: سروش.
2
--------- (1393)، مقدّس و نامقدّس، ترجمهء نصراله زنگویی، چاپ سوّم، تهران: سروش.
3
امیرقاسمی، مینو (1391)، دربارۀ قصّههای اسطورهای، تهران: مرکز.
4
بهار، مهرداد (1373)، جستاری چند در فرهنگ ایران، تهران: فکر روز.
5
--------- (1375)، ادیان آسیایی، تهران: چشمه.
6
--------- (1374)، از اسطوره تا تاریخ، چاپ چهارم، تهران: سخن.
7
پوراحمد جکتاجی، توسّط محمّدتقی (1380)، افسانههای گیلان، چاپ اول، تهران: طبع و نشر.
8
خالقیمطلق، جلال (1381)، «نظری دربارۀ هویّت مادر سیاوش» سخنهای دیرینه، به کوشش علی دهباشی، تهران: افکار.
9
درویشیان، علی اشرف و رضا خندان (1380)، فرهنگ افسانههای مردم ایران، تهران: کتاب و فرهنگ.
10
دینکرد (1386)، آوا نویسی و ترجمه: ژاله آموزگار و احمد تفضّلی، تهران: معین.
11
رضایی دشت ارژنه، محمود (1389)،«بررسی تحلیلی - تطبیقی سیاوش و دموزی»، مطالعات ایرانی، شمارۀ 18، صص 133-158.
12
روایت پهلوی (1367)، ترجمهء مهشید میرفخرایی، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
13
روزنبرگ، دنا (1379)، اساطیر جهان داستانها و حماسهها، ترجمۀ عبدالحسین شریفیان، جلد 1، تهران: اساطیر.
14
سجّادپور، فرزانه (1378)، فسون و فسانه (تحلیل و بررسی افسانههای عامیانۀ مردم ایران)، تهران: سپیدۀ سحر.
15
شایست ناشایست (1369)، آوانویسی و ترجمه: کتایون مزداپور، تهران: علمی و فرهنگی.
16
شایگان، داریوش (1346)، ادیان و مکتبهای فلسفی هند، جلد 1، تهران: دانشگاه تهران.
17
علیزاده، عبّاس (1374)، «منشأ کشاورزی و دامداری در خاور نزدیک از دیدگاه باستانشناسی جدید»، باستانشناسی و تاریخ، سال نهم، شمارۀ 2، 26-19.
18
فردوسی، ابوالقاسم (1396)، شاهنامه، به کوشش جلال خالقی مطلق، دفتر دوّم و سوّم، چاپ ششم، تهران: دائرة المعارف بزرگ اسلامی.
19
فریزر، جیمز جرج (1386)، شاخۀ زرّین، ترجمهء کاظم فیروزمند، چاپ سوّم، تهران: آگاه.
20
کوپر، جی. سی. (1380)، فرهنگ مصوّر نمادهای سنّتی، ترجمۀ ملیحه کرباسیان، تهران: فرشاد.
21
گرانت، مایکل و جان هیزل (1384)، فرهنگ اساطیر کلاسیک، ترجمة رضا رضایی، تهران: ماهی.
22
گریمال، پیر (1367)، فرهنگ اساطیر یونان و روم، ترجمة احمد بهمنش، چاپ سوّم، تهران: امیرکبیر.
23
گورین، ولیفرد (1370)، راهنمای رویکردهای نقد ادبی، ترجمة جلال ستّاری تهران: اطلاعات.
24
لیک، گوندولین (1385)، فرهنگ اساطیر شرق باستان، ترجمة رقیه بهزادی، تهران: طهوری.
25
مالمیر، تیمور و فردین حسین پناهی (1393)، «بررسی و تحلیل آیینهای باروری در شاهنامۀ فردوسی»، ادبپژوهی، شمارۀ 27، صص41-68.
26
معصومی، غلامرضا (1388)، دایرة المعارف اساطیر جهان و آیینهای باستانی جهان، جلد 1، تهران: سورۀ مهر.
27
موکییلی، روژه (1371)، عقدههای روانی، ترجمة محمّدرضا شجاع رضوی، تهران: آستان قدس رضوی.
28
میرکاظمی، سیّدحسین (1374)، افسانههای دیار همیشه بهار، تهران: سروش.
29
نرشخی، ابوبکر محمّدبنجعفر (1387)، تاریخ بخارا، ترجمۀ ابونصر احمد بن محمّد بن نصر قبادی، تصحیح: مدرس رضوی، تهران: توس.
30
وکیلیان، سیّداحمد (1379)، قصّههای مردم، تهران: مرکز.
31
هنری هوک، ساموئل (1372)، اساطیر خاورمیانه، ترجمۀ علی اصغر بهرامی و فرنگیس مزداپور، تهران: روشنگران.
32
یزدانیراد، علی (1389)، روحانیت زرتشتی در گذر از عصر ساسانی به ایران اسلامی (531 میلادی تا 426 هجری)، رسالۀ دکتری، استاد راهنما روزبه زرینکوب، تهران: دانشگاه تهران.
33
یونگ، کارل گوستاو (1368)، چهار صورت مثالی، ترجمه: پروین فرامرزی مشهد: آستان قدس رضوی.
34
References
35
Brandon, S. G. F. (2002), “Osiris”, Man, Myth & Magic, Vol 5, BPC.
36
Brockington, J. (2003), “The Sanskrit Epics”. In: Flood, Gavin. Blackwell Publishing
37
Pinch, G. (2004), Egyptian Mythology: A Guide to the Gods, Goddesses, and Traditions of Ancient Egypt. Oxford University Press.
38
ORIGINAL_ARTICLE
فرهنگ لوطیگری در داستانهای صادق هدایت و صادق چوبک
ادبیّات داستانی، گونهای از ادبیّات است که معمولاً در قالب رمان، داستان، داستان کوتاه و داستانک روایت میشود. در این نوع، استفاده از خلّاقیت و تخیّل، بر واقعیت برتری دارد. بخش بزرگی از ادبیّات داستانی معاصر در ایران، بر فرهنگ عامیانه بنیاد گرفته است. این نوع ادبیّات که از دورۀ مشروطه شکل گرفت، نمونۀ مناسبی برای آشنایی با شخصیتهای تیپیک و تأثیرگذار در جامعه است. یکی از مهمتریناین تیپها، لوطیها هستند که هم در داستانهایی که در این زمینهها نوشته شده است نقش پررنگی داشتند و هم در جامعه، نقش اجتماعی خاصّی داشتند و مورد احترام بیشتر مردم بودند. در این پژوهش که هدف اصلی آن نمایاندن فرهنگ لوطیگری در داستان نویسی معاصر است، به بررسی نقش لوطیها در برخی از داستانهای صادق هدایت و صادق چوبک پرداختهایم و نقش این تیپ شخصیتی را در داستانهای مورد نظر و میزان تأثیرپذیری نویسندگان از آنها را با درنظر گرفتن دورۀ زمانی و شرایط اجتماعی زمان نگارش داستان، بررسی کردهایم. نتایج نشان میدهند، نه تنها فرهنگ لوطیگری در داستان معاصر نقش پررنگی دارد؛ که نوع زندگی و ویژگیهای شخصیتیِ لوطیها در ساخت و پرداخت عنصر شخصیت در داستانهایی چون داش آکل، کفترباز و عنتری که لوطیش مرده بود، بیشترین نقش را داشته است.
https://rp.razi.ac.ir/article_1454_2a503e861761eda9066a551109dbaba6.pdf
2020-05-21
25
41
10.22126/rp.2020.4156.1156
ادبیّات داستانی معاصر
صادق هدایت
صادق چوبک
داش آکل
کفتر باز
عنتری که لوطی اش مرده بود
راضیه
جلیلی سچه گانی
jalili.raziyeh@yahoo.com
1
کارشناسارشد زبان و ادبیّات فارسی، دانشگاه کاشان، کاشان، ایران
LEAD_AUTHOR
سید محمد
راستگوفر
rastgoo14@yahoo.com
2
دانشیار گروه زبان و ادبیّات فارسی، دانشکده ادبیّات و زبان های خارجی، دانشگاه کاشان، کاشان، ایران
AUTHOR
براهیمی، راضیه (1395)، نقش جوانمردان در ادبیّات نمایشی ایران براساس نظریه قهرمان مسألهدار، پایاننامۀ کارشناسیارشد، استاد راهنما: شایان سرشت، بیرجند: دانشگاه بیرجند.
1
جلالی، نادره (1390)، «لوطیگری در دورۀ قاجار»، پیام بهارستان، دورۀ 2، شمارۀ 11، صص 131-158.
2
جوادی یگانه، محمّدرضا (1390)، «مرام و مسلک لوطیان در دورۀ قاجار» جامعه پژوهی فرهنگی، دورۀ 2، شمارۀ2، صص 77-99.
3
چوبک، صادق (1383)، عنتری که لوطیاش مرده بود، تهران: نگاه.
4
حاکمی، اسماعیل (1382)، آیین فتوّت و جوانمردی، تهران: اساطیر.
5
راوندی، مرتضی (1368)، تاریخ اجتماعی ایران، جلد7، چاپ دوّم، تهران: مؤلّف.
6
شاملو، احمد (1381)، کتاب کوچه، حرف ت، دفتر اوّل، چاپ دوّم، تهران: مازیار.
7
شهریباف، جعفر (1371)، طهران قدیم، جلد 2، تهران: معین.
8
------------ (1376)، طهران قدیم، جلد 4، چاپ دوّم، تهران: معین.
9
------------ (1378)، قند و نمک، تهران: معین.
10
فلور، ویلم (2010)، «گذری بر تاریخ لوطی»پیام بهارستان، مترجم: نرگس صالحنژاد، دورۀ 2، شمارۀ 22، صص 214-219.
11
کاشفی سبزواری، ملّاحسین واعظ (1350)، فتوّتنامۀ سلطانی، به اهتمام محمّدجعفر محجوب، تهران: بنیاد فرهنگ ایران.
12
کسروی، احمدی (1392)، تاریخ مشروطۀ ایران، چاپ هفتم، تهران: نگاه.
13
کرونین، پال (1396)، سرکلاس با کیارستمی، ترجمۀ سهراب مهدی، چاپ چهارم، تهران: نظر.
14
معتقدی، ربابه (1375)، لوطیان و لوطیگری در دورۀ قاجار، پایان نامۀ کارشناسیارشد، استاد راهنما: علی اصغر مصدّق، تهران: دانشگاه شهید بهشتی.
15
معیرالممالک، دوستعلی (1361)، رجال عصر ناصری، تهران: تاریخ ایران.
16
مک کی، رابرت (1388)، داستان (ساختار، سبک و اصول فیلمنامهنویسی)، ترجمه: محمّد گذرآبادی، چاپ چهارم، تهران: هرمس.
17
ملکی، حسین (1370)، تهران در گذرگاه تاریخ ایران، تهران: اشاره.
18
مؤمن، محسن و غلامرضا تمیمی تواندشتی (1396)، «آیین جوانمردی و منشهای پهلوانی با رویکرد به شاهنامۀ فردوسی و فتوّتنامه سلطانی»، دوّمین کنگرۀ بینالمللی علوم انسانی، مطالعات فرهنگی ، تهران: مرکز توانمندسازی مهارتهای فرهنگی و اجتماعی جامعه.
19
ونسا، مارتین (1390)، عهد قاجار، ترجمه: حسن زنگنه، تهران: ماهی.
20
هدایت، صادق (1336ب)، داش آکل، تهران: جاویدان.
21
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی مؤلّفههای عشق در رمان سووشون، براساس نظریۀ مثلّث عشق استرنبرگ
بیانِ دقیقِ مسائلِ روانی و عاطفی عشق، ازدواج و زناشویی در رمانهای دانشور، یکی از گزینههای مناسب، برای بررسی نظریۀ مثلّث عشق است. سیمین دانشور از نویسندگان زن معاصر است که پرداختن به مسائل زنان، از شاخصههای بارز فکری او به شمار میرود. یکی از مهمترین نظریاتِ علمیِ عشق، نظریۀ مثلّث عشق رابرت جی استرنبرگ است که به سه جنبۀ «صمیمیّت»، «اشتیاق جنسی/ شور و شهوت» و «تصمیم/ تعهّد» در عشق میپردازد. هدف پژوهش حاضر، بررسی سه مؤلّفۀ عشق نظریۀ مثلّث عشق استرنبرگ، در رمان سووشون است. مقالۀ حاضر به شیوۀ توصیفی-تحلیلی است و روش گردآوری دادهها، کتابخانهای است. در رمان سووشون، عشقورزی زری و یوسف به عنوان شخصیّتهای اصلی بررسی شده است. نتایج به دست آمده نشان دهندۀ آن هستند که سیمین دانشور به حفظ و نگاهداری روابط عاشقانه در چارچوب خانواده اهمیّت بسیاری میدهد و یوسف و زری شخصیّتهای اصلی سووشون، عشقی متعالی را تجربه میکنند.
https://rp.razi.ac.ir/article_1452_a1c0674fcadd14e87f7f4103eced359b.pdf
2020-05-21
43
60
10.22126/rp.2020.4510.1174
مؤلّفههای عشق
انواع عشق
استرنبرگ
سووشون
محبوبه
رشیدی ظفر
mahbube1359@gmail.com
1
دانشجوی دکتری گروه زبان و ادبیّات فارسی، دانشکدۀ ادبیّات و علوم انسانی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
LEAD_AUTHOR
سهیلا
قسیمی ترشیزی
sohighassimi@gmail.com
2
استادیار گروه زبان و ادبیّات فارسی، دانشکدۀ ادبیّات و علوم انسانی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
LEAD_AUTHOR
شیرین
کوشکی
shirin_kooshli@yahoo.com
3
دانشیار گروه روانشناسی، دانشکدۀ روانشناسی و علوم تربیتی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
AUTHOR
محمد علی
گذشتی
magozashti@yahoo.com
4
دانشیار گروه زبان و ادبیّات فارسی، دانشکدۀ ادبیّات و علوم انسانی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
AUTHOR
آذری، غلام رضا و فاطمه نبیان (1390)، «تحلیل محتوای ارتباطات غیر کلامی شخصیت های آثار برگزیدۀ سیمین دانشور»، علوم اجتماعی،فرهنگ ارتباطات، شمارۀ 2، صص 103-144.
1
احمدی خراسانی، نوشین(1382)، زنان زیر سایۀ پدرخواندهها، تهران: توسعه.
2
اسدترنبرگ، رابرت جی (1396)، قصّۀ عشق، ترجمۀ علی اصغر بهرامی، چاپ هفتم، تهران: جوانۀ رشد.
3
اسماعیلبیگی، زهره و حمیدرضا غلامرضایی (1387)، معجزۀ صمیمیّت، چاپ سوّم، جلد دوّم، تهران: نسل نواندیش.
4
امینی، فریبرز، تاماس لوئیس و ریچارد لانونناشر (1384)، تئوری عشق، ترجمۀ ملک ناصر نوبان و بهزاد نوبان، تهران: مروارید.
5
بارون، رابرت، دان بیرن و نایلا برنسکامب (1390)، روانشناسی اجتماعی، ترجمۀ یوسف کریمی، چاپ چهارم، تهران: روان.
6
برزگر، اسماعیل و سیامک سامانی (1395)، «نقش واسطهای صمیمیّت در رابطه بین الگوهای ارتباطی وکیفیت زندگی زناشویی»، علوم اجتماعی، زن و جامعه، سال هفتم، شمارۀ 2، صص 115- 128.
7
بلوم فیلد، هارولداچ (1397)، عشق ورزی عاقلانه، ترجمۀ الهام آرامنیا و شمسالدّین حسینی، چاپ دوّم، تهران: نسل نواندیش.
8
جابری، سمیّه، عذرا اعتمادی و سیّد احمد احمدی (1394)، «بررسی رابطۀ مهارتهای ارتباطی با صمیمیّت زناشویی»، پژوهشهای علوم شناختی و رفتاری، سالپنجم، شمارۀ 9، صص143 -151.
9
دانشور، سیمین (1392)، سووشون، تهران: خوارزمی.
10
دهباشی، علی (1383)، بر ساحل جزیرۀ سرگردانی، تهران: سخن.
11
دهقانیان، جواد و زینب مریدی (1391)، «بررسی مفهوم و زندگی در رمان سووشون بر پایۀ نشانه شناسی رنگ سیاه»، ادبیّات پارسی معاصر، سال دوّم، شمارۀ 1، صص6-88 .
12
دی آنجلیس، باربارا (1388)، عشق و شور زندگی، ترجمۀ هادی ابراهیمی، چاپ چهارم، تهران: نسل نواندیش.
13
راس،آلن. ا. (1386)، روانشناسی شخصیت (نظریهها و فرآیندها)، ترجمۀ سیاوش جمالفر، چاپ پنجم، تهران: روان.
14
رایس، فیلیپ (1392)، روانشناسی رشد از تولّد تا مرگ، ترجمۀ مهشید فروغان، چاپ هشتم، تهران: ارجمند.
15
سالمون، روبرت و آرش نراقی (1386)، «فضیلت عشق»، فلسفه و کلام، کتاب نقد، شمارۀ 43، صص 356 - 320.
16
صادقی، مسعود و دیگران (1392)، «بررسی تأثیرآموزش به شیوۀ تحلیل رفتار متقابل بر سبکهای عشق ورزی زوجین»، پژوهشهای علوم شناختی و رفتاری، سال سوّم، شمارۀ 2، صص 71-84
17
صفایی، مهشید (1391)، از زیر و بم عشق، سیری درنظریه ها و رویکردها، تهران: روزنه.
18
قبادی، حسینعلی (1383)، «تحلیل درونمایههای سووشون از نظر مکتبهای ادبی و گفتمانهای اجتماعی»، پژوهش زبان و ادبیّات فارسی، شمارۀ 3، صص41- 54.
19
گلسر، ویلیام (1394)، تئوری انتخاب، ترجمۀ علی صاحبی. چاپ ششم، تهران: سایۀ سخن.
20
مجد، امید و پروانه مجد (1390)، «نظریۀ مثلّث عشق استرنبرگ و انطباق آن با عقاید سعدی»، علوم اجتماعی. زن در فرهنگ و هنر، شمارۀ 4، صص89-81 .
21
معین، محمّد (1387)، فرهنگ فارسی، جلد دوم، چاپ چهاردهم، تهران: امیرکبیر.
22
نوزیک، روبرت و آرش نراقی (1386)، «پیوند عشق»، فلسفه و کلام، کتاب نقد، شمارۀ 43، صص 357 -380.
23
Sternberg Robert J (1986), A triangular theory of love. Psychological Review, Vol. 93, No. 2, 119-135
24
ORIGINAL_ARTICLE
بازتاب عبثگرایی در آثار غلامحسین ساعدی
عبثگرایی(ابسوردیته) از جمله جریانهای تأثیرگذار بر داستاننویسی معاصر فارسی است. این جریان، با مؤلّفههایی چون یأس و نومیدی، احساس پوچی و بیهودگی، مرگ و بیهویّتی، بخشی از داستان معاصر فارسی را تحت تأثیر خود قرار داده است. رگههایی از این نوع تفکّر، در آثار برخی داستاننویسان معاصر مشهود است. از جملۀ این نویسندگان میتوان به صادق هدایت، بهرام صادقی و صادق چوبک اشاره کرد که تفکّرات عبثگرایانه در بخش عمدهای از آثار آنان بازتاب یافته است. غلامحسین ساعدی نیز یکی از نویسندگانی است که آثار او به روشنی فضای حاکم بر جامعه و نیز داستان نویسی فارسی در دهۀ چهل را نمایان میسازد. ارزیابی آثار او، تبیینکنندۀ نمودهای جریان عبثگرایی بر فضای داستان معاصر است. پژوهش حاضر، به بررسی مؤلّفههای عبثگرایی در آثار ساعدی می پردازد. به این منظور، مجموعه داستانهای واهمههای بی نام و نشان، شب نشینی باشکوه، عزاداران بیل و ترس و لرز، بررسی و تحلیل شده است. برخی از مؤلّفههای عبثگرایی در آثار او حضوری پررنگ دارند و در هر مجموعهای، با درجات مختلف، قابل مشاهدهاند.آنچه در تمامی این آثار به چشم میخورد، عبارت است از ترس و هراس مبهم، گرفتاریها و مشکلات روانی، ناامیدی و مرگاندیشی.
https://rp.razi.ac.ir/article_1465_f70d85b08109753c2ad43b5bc3be9801.pdf
2020-05-21
61
77
10.22126/rp.2020.4902.1200
عبثگرایی
داستان معاصر
ساعدی
بیهودگی
مرگاندیشی
زهرا
سعادتی نیا
saadatynia@yahoo.com
1
استادیار گروه زبان و ادبیّات فارسی، واحد رباط کریم، دانشگاه آزاد اسلامی، رباط کریم، ایران
LEAD_AUTHOR
راضیه
فولادی سپهر
raziyesepehr59@gmail.com
2
استادیار گروه زبان و ادبیّات فارسی، واحد تهران غرب، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
AUTHOR
استیس، والتر. تی. (1382)، «در بی معنایی معنا هست»، ترجمۀ اعظم پویا، نقد و نظر، شمارة 29، صص 123-109.
1
اسدی مقدم، بیژن (1383)، بررسی جامعهشناختی آثار داستانی غلامحسین ساعدی، پایاننامة کارشناسیارشد، استاد راهنما: محمد حریری اکبری، دانشکدة ادبیّات و علوم انسانی، دانشگاه تبریز، تبریز.
2
پورنامداریان، تقی و مریم سیدان (1388)، «بازتاب رئالیسم جادویی در داستانهای غلامحسین ساعدی»، زبان و ادبیات فارسی، دورۀ 17، شمارۀ 64 ، صص 45-64.
3
دستغیب، عبدالعلی (1356)، نقد آثار غلامحسین ساعدی. چاپ سوم، {بی جا}: چاپار.
4
ساعدی، غلامحسین (1349)، عزاداران بیل، تهران: نگاه.
5
-------------- (1355)، واهمههای بی نام و نشان، تهران: نیل.
6
------------- (1356)، شب نشینی باشکوه، تهران: امیرکبیر.
7
------------- (1393)، ترس و لرز. تهران: نگاه.
8
سعادتی نیا، زهرا (1385)، معناباختگی و تأثیر آن در ادبیّات داستانی معاصر، پایاننامۀ کارشناسیارشد، استاد راهنما: علیرضا نیکویی، رشت: دانشگاه گیلان.
9
سیّدان، مریم (1396)، «شخصیتهای روانرنجور و روانپریش در داستانهای غلامحسین ساعدی»، ادب فارسی، شمارة 19، صص 185-169.
10
سیف الدّینی، علیرضا (1378)، بختک نگار قوم: نقد آثار غلامحسین ساعدی از نگاه نویسندگان. تهران: اشاره.
11
شاکری، جلیل و بخشی، بهناز (1394)، «تحلیل روانشناختی شخصیّتهای سه داستان گدا، خاکسترنشینها و آشغالدونی غلامحسین ساعدی برمبنای نظریّة کارن هورنای»، متنپژوهی ادبی، دورة 19، شمارۀ 63، صص 55-88.
12
عباسی، سکینه (1384)، نقد و تحلیل آثار غلامحسین ساعدی، استاد راهنما: جمالالدین مرتضوی و یدالله جلالی، دانشکدة ادبیّات و علوم انسانی، دانشگاه یزد، یزد.
13
فرهادپور، مراد (1382)، بادهای غربی. تهران: هرمس.
14
فوکو، میشل (1381). نیچه، فروید، مارکس. ترجمۀ افشین جهاندیده و دیگران. تهران: هرمس.
15
کاشفی، محمّدرضا (1380). فرهنگ و مسیحیت در غرب. تهران: مؤسّسۀ دانش واندیشۀ معاصر.
16
مجابی، جواد (1378). شناخت نامۀ ساعدی. تهران: آتیه.
17
میرصادقی، جمال (1360). قصّه، داستان کوتاه، رمان. تهران: آگاه.
18
میرعابدینی، حسن (1377). صد سال داستان نویسی. تهران: چشمه.
19
ORIGINAL_ARTICLE
درهمتنیدگیِ ناتورالیسم و «نیستانگاری» (نیهیلیسم) در آثار داستانی صادق چوبک
نیستانگاری (نیهیلیسم)، نفیِ بخشی و گاهی همۀ زندگی است. این اندیشه از دوران باستان نمود داشته و در قرون وسطی نیز پدیدار شده است؛ امّا در دوران جدید، سرو سامان دیگری یافته است. نیچه، کافکا و شاگردان امیل زولا در مکتب ناتورالیسم، زمینۀ آن را فراهم کردند. در ناتورالیسم فلسفی و ادبی امروز ، ویژگیهایی هست که با پارهای از مؤلّفهها و دیدگاههای نیستانگارانه همپوشانی دارند. داستانهای چوبک، از آمیزهها و آموزههای ناتورالیستی سرشارند؛ ناتورالیسمی که به نیستانگاری منفعلانه در اندیشه و بینش چوبک منتهی شده است؛ آنچنان که به نفی جامعه و زندگی میپردازد و هیچ گزینهای برای برونرفت از آن دایرۀ حیرت و بنبست و سرگردانی ارائه نمیکند. پرسش قابل طرح در کار صادق چوبک این است که آیا درهم آمیختن این جهات منفعل ناتورالیستی با برخی رویکردهای نیهیلیستی، نویسنده و خواننده را در مقام تماشاچی نگاه می دارد؟ این مقاله کوششی است برای بازنمایاندن این در همتنیدگی که گاه تشخیص این دو - ناتورالیسم و نیهیلیسم- را در آثار چوبک دشوار میکند. ناتورالیسم، اگرچه در برخی جهات منفعل عمل می کند، لزوماً پوچگرا نیست. پس دو محور جبرگرایی که به بیعملی و پوچی منجر می شود و اخلاق ستیزی، دو بستر برای منتهی شدن ناتورالیسم به نیهیلیسم هستند. بر اساس این تفاصیل، دو محور از ناتورالیسم با ده محور از نیهیلیسم؛ شکّاکیت، بدبینی، پوچی و بیهودگی، مرگاندیشی، جبرگرایی، یأس، مادّه گرایی، اخلاق ستیزی، دم غنیمت شمردن، از خودبیگانگی، امکان درهم شدن و تنیده شدن دارند. ک
https://rp.razi.ac.ir/article_1451_0ea71bffa5f2363ac47d6684e4693c67.pdf
2020-05-21
79
94
10.22126/rp.2020.4758.1190
نیست انگاری
نیهیلیسم
ناتورالیسم
صادق چوبک
امین
سرانجام
saranjamamin@gmail.com
1
دانشجوی دکتری زبان و ادبیّات فارسی، دانشگاه سلمان فارسی کازرون، کازرون، ایران
AUTHOR
سید محمد
دشتی
seyyedmohammaddashti@gmail.com
2
استادیار زبان و ادبیّات فارسی، دانشگاه سلمان فارسی کازرون، کازرون، ایران
AUTHOR
محتشم
محمدی
mohtasham@kazerunsfu.ac.ir
3
استادیار زبان و ادبیّات فارسی، دانشگاه سلمان فارسی کازرون، کازرون، ایران
LEAD_AUTHOR
آذرنگ، عبدالحسین (1383)، از این سو و آن سو، چاپ اوّل، ویرایش دوّم، تهران: کتابدار.
1
بابایی، پرویز (1392)، مکتبهای فلسفی از دوران باستان تا امروز، چاپ سوّم، تهران: نگاه.
2
براهنی، رضا (1368)، قصّهنویسی، چاپ چهارم، تهران: البرز.
3
تسلیمی، علی (1393)،گزارههایی در ادبیّات معاصر ایران (داستان)، چاپ دوّم، تهران: اختران.
4
ثروت، منصور (1390)، آشنایی با مکتبهای ادب، چاپ سوّم، تهران: سخن.
5
چوبک، صادق (2535 الف)، انتری که لوطیش مرده بود، چاپ ششم، تهران: جاویدان.
6
---------- (2535 ب)، چراغ آخر، چاپ دوّم، تهران: جاویدان.
7
---------- (1352 الف)، خیمهشببازی، چاپ چهارم، تهران: جاویدان.
8
---------- (1352 ب)، روز اوّل قبر، چاپ دوّم، تهران: جاویدان.
9
---------- (1352 پ)، سنگ صبور، چاپ دوّم، تهران: جاویدان.
10
داد، سیما (1385)، فرهنگ اصطلاحات ادبی، چاپ سوّم، تهران: مروارید.
11
داگوبرت، د. رونس و دیگران (بیتا)، فرهنگ مکتبهای فلسفی، ترجمۀ احمد اردوبادی، شیراز: دانشگاه شیراز.
12
دهباشی، علی (1380)، یاد صادق چوبک، چاپ اوّل، تهران: نشر ثالث.
13
سیّدحسینی، رضا (1387)، مکتبهای ادبی، 2 جلد، چاپ چهاردهم، تهران: نگاه.
14
شایگان، داریوش (1391)، آسیا در برابر غرب، چاپ یازدهم، تهران: امیرکبیر.
15
غفوری، علی (1380)، یادداشتهایی دربارۀ نیهیلیسم، تهران: فرهنگ اسلامی.
16
فروغی، محمّدعلی (1375)، سیر حکمت در اروپا، تهران: البرز.
17
کراسبی، دانلدای (1383)، «نیهیلیسم»، ترجمۀ محمود لطفی، نامۀ فرهنگ، شمارۀ 54، صص 111- 106.
18
مگی، براین (1389)، سرگذشت فلسفه، ترجمۀ حسن کامشاد، چاپ سوّم، تهران: نشر نی.
19
میرصادقی، جمال (1382)، داستاننویسهای نامآور معاصر، تهران: اشاره.
20
میرعابدینی، حسن (1387)، صد سال داستاننویسی ایران، 2 جلد، چاپ پنجم، تهران: چشمه.
21
نیچه، فریدریش (1387)، ارادۀ معطوف به قدرت (آزمایشی دردیگرگونی همۀ ارزشها، ترجمۀ محمّدباقر هوشیار، چاپ ششم، تهران: فرزان روز.
22
References
23
Abrams, M. H. (1387), A glossary of literary terms, Tehran: Rahnama.
24
Baldwin, J. M. (editor). (1960), Dictionary ofPhilosophy and Psychology,VolumeII, USA: Macmillan Company.
25
Britannica (2008), Encyclopedia Britannica, by a society of gentlemen at Scotland, volume 16: Chicago.
26
Craig, E. (general editor) (1998), Routledge Encyclopedia of Philosophy, volume 7, New York: Routledge.
27
Critchley, S. (2004), Very little … Almost Nothing;Death, Philosophy, Literature, London and New York: Routledge.
28
Crosby, D. A. (1988), the specter of the Absurd: sourcesand criticisms of ModernNihilism, New York: SUNY.
29
Edwards, P. (editor in chief) (1967), The Encyclopedia of Philosophy, volume 5, NewYork: Macmillan Company & the free press.
30
Pratt, A. (2017). “Nihilism”, internet Encyclopedia of Philosophy, Retrieved: 30 April, www.iep.utm.edu.
31
ORIGINAL_ARTICLE
نقد رمان «موسم الهجرة إلی الشمال» براساس مؤلفههای رمان مدرن
مدرنیسم را در سادهترین تعریف، میتوان دگرگونی در همۀ عرصههای زندگی فکری و اجتماعی انسان معاصر دانست. در دوران معاصر، رشد پرشتاب اقتصادی و صنعتی، هنجارها و ارزشهای سنّتی را در جوامع انسانی تغییر داده است. از آنجا که ادبیّات، آینۀ تمامنمای اجتماع است، طبیعتاً از تحوّلات اجتماعی اثر میپذیرد. همزمان با پیدایش هنر و ادبیّات مدرن در سایر کشورها، رمانهای عربی نیز تحت تأثیر این تحوّلات قرار گرفتند؛ امّا بحث و گفتگوی نقّادانه و اصولی در این زمینه اندک است. با پیدایش ادبیّات مدرن، معیارهای حاکم بر آثار ادبی دستخوش تغییر شده است. یکی از گونههای ادبی که تأثیرات شدیدی از جریان مدرنیسم پذیرفته، رمان است. رمان موسم الهجرة إلی الشّمال،اثر طیّب صالح، داستانپرداز سودانی است که در آن نویسنده سعی کرده است با تأثیرپذیری از مؤلّفههای مدرنیسم، اثری پسااستعماری بیافریند. در پژوهش حاضر، با تکیه بر روش تحلیلی- توصیفی، مؤلّفههای مدرنیسم؛ مانند شعرگونگی، زمانپریشی، تنوّع زاویۀ دید، درآمیختگی واقعیت با خیال و ... در این اثر، بررسی و تحلیل شده است. یافتهها بیانگر آنند که مؤلّفههای شعرگونگی و زمانپریشی، از برجستهترین شاخصههای مدرنیسم در این رمانند و نمود بیشتری نسبت به دیگر مؤلّفهها دارند. البتّه این امر، ناشی از درونمایه و بافت خاصّ موضوع رمان است.
https://rp.razi.ac.ir/article_1453_1588730bdb960300fdafbc8035e4c8d6.pdf
2020-05-21
95
115
10.22126/rp.2020.4400.1168
مدرنیسم
رمان مدرن
طیّب صالح
موسم الهجرة إلی الشّمال
علی اکبر
نورسیده
noresideh@semnan.ac.ir
1
استادیار زبان و ادبیّات عربی، دانشکدۀ ادبیّات، دانشگاه سمنان، سمنان، ایران
LEAD_AUTHOR
پرویز
جهانشاهلو
p_jahanshahloo@yahoo.com
2
کارشناسارشد زبان و ادبیّات عربی، دانشکدۀ ادبیّات، دانشگاه سمنان، سمنان، ایران
AUTHOR
احمدیان کیسمی، علی و همکاران (1397)، «نگاهی به درونمایههای اجتماعی در رمانهای طیّب صالح سودانی»، مطالعات ادبیّات تطبیقی، سال دوازدهم، شمارۀ 46، صص 323-345.
1
ایدل، له اون (1367)، قصّة روانشناختی نو، چاپ نخست، تهران: شباویز.
2
باغجری، کمال و شهریار نیازی (1394)، «خوانش پسااستعماریِ رمان موسم هجرت به شمال اثرّ طیّب الصالح»، ادب عربی تهران، سال هفتم، شمارۀ 1، صص 61-86.
3
برکات، حلیم (2011)، غربة الکاتب العربی، بیروت: دارالسّاقی.
4
بیات، حسین (1387)، داستاننویسی جریان سیّال ذهن، تهران: سحاب.
5
بینیاز، فتحالله (1388)، درآمدی بر داستاننویسی و روایتشناسی، چاپ دوم، تهران: افراز.
6
پاینده، حسین (1395)، داستان کوتاه در ایران (داستانهای مدرن)، جلد 2، تهران: نیلوفر.
7
--------- (1393)، مدرنیسم و پسامدرنیسم در رمان، تهران: نیلوفر. جاهد، مریم (1394)، تحلیل رمان موسم الهجرة إلی الشّمال برمبنای کارکرد راوی و مصطفی سعید، پایاننامۀ کارشناسیارشد، استادان راهنما: فرهاد رجبی و هادی شعبانی چافجیری، دانشکدة ادبیّات و علوم انسانی، رشت: دانشگاه گیلان.
8
حرّی، ابوالفضل (1390)، «وجوه بازنمایی گفتمان روایی: جریان سیاّل ذهن و تکگویی درونی)، فصلنامۀ پژوهش ادبیّات معاصر جهان، شمارة 61، صص 25-40.
9
داد، سیما (1387)، فرهنگ اصطلاحات ادبی، چاپ چهارم، تهران: مروارید.
10
ریمون کنان، شلومیت (1387)، روایت داستانی: بوطیقای معاصر، ترجمۀ ابوالفضل حرّی، تهران: نیلوفر.
11
شاهین، محمّد (2001)، آفاق الرّوایة (البنیة و المؤثرات)، دمشق: اتّحاد الکتاب العرب، الطّبعة الأولی.
12
صالح، طیّب (2010)، الأعمال الکاملة، بیروت: دارالعودة.
13
---------------- (1981)، موسم الهجرة إلی الشّمال، بیروت: دارالعودة.
14
صالح، فخری (2009)، فی الرّوایة العربیة الجدیدة، الطّبعة الأولی، بیروت: دارالعربیة للعلوم ناشرون.
15
صالحی، پیمان (1394)، «نگرشی تحلیلی بر سرعت روایت در رمانهای جای خالی سلوچ و موسم الهجرة إلی الشّمال، با تکیه بر نظریۀ روایتشناسی ژرار ژنت»، متنپژوهشی ادبی، سال 19، شمارۀ 66، صص 37-64.
16
طرابیشی، جورج (1997)، شرق و غرب؛ رجولة و أنوثة، بیروت: دار الطلیعة.
17
علوی مقدّم، مهیار (1377)، نظریههای نقد ادبی معاصر (صورتگرایی و ساختارگرایی)، تهران: سمت.
18
قربانی، زهره و مینا عربی (1397)، «تحلیل نشانهشناسی فرهنگی رمان موسم الهجرة إلی الشّمال، برمبنای الگوی طبیعت و فرهنگ»، لسان مبین، دورۀ 9، شمارۀ 32، صص81-100.
19
لاج، دیوید (1391)، هنر داستاننویسی، ترجمۀ رضا رضایی، چاپ دوم، تهران: نی.
20
لوته، یاکوب (1388)، مقدّمهای بر روایت در سینما، ترجمۀ امید نیکفرجام، تهران: مینویفرد.
21
محمّدی، اویس، وهمکاران (1397)، «تحلیل کارکرد «زبان و آموزش» استعمارگر در گفتمان پسااستعماری موسم الهجرةإلی الشّمال بر اساس نظمهای سهگانۀ لاکان»، مجلّۀ انجمن ایرانی زبان و ادبیّات عربی، شمارۀ 47، صص 79-96.
22
محمّدی، مجید و خلیل پروینی (1392)، «تقابل مکان و کارکردهای آن در رمان موسم الهجرةإلی الشّمال»، نقد ادب معاصر عربی، دورۀ 3، شمارۀ 5، صص 1-40.
23
مدقن، کلثوم (2005)، «دلالة المکان فی روایة موسم الهجرة إلی الشّمال للطیّب صالح»، مجلّة الآداب و اللّغات، جامعة ورقلة- الجزائر، العدد الرابع، صص 140-156.
24
میرصادقی، جمال (1376)، عناصر داستان، تهران: سخن.
25
میرغنی، هاشم (2012)، طیّب صالح و إشکالیات الخطاب النّقدی، جامعة سودان للعلوم و التکنولوجیا، کلیة اللغات قسم اللّغة العربیة، مجلة علوم الإنسانیة.
26
Refference
27
Genette, Gerard (1980). Narrative Discourse. An essay in method. trans. Jane E. Lewin. Ithaca New York: Cornell University Press.
28